چرا نام کوروش در شاهنامه نیامده است ؟ آیا کوروش جعلی است ؟ آیا کوروش واقعی است ؟
بازدیدها: 39
سوالی که برای بسیاری از ایران دوستان و دشمنان ایران مطرح است چرا با وجود اشاره مستقیم فردوسی به بسیاری از اساطیر و داستان های اسطوره ای ایران باستان، شاهانی که اگر نامشان در شاهنامه نمی آمد تا کنون فراموش شده بودند و اشاره به بسیاری از شاهان دوران پیش از تاریخ ایران که بیشتر سرکرده قبایلی بودند پس چرا فردوسی هیچ کجا به هیچ شکلی به کوروش کبیر اشاره ای نکرده است ؟
کوروش هخامنشی کسی بود که اولین شاهنشاهی جهان را بنا گذاشت و کمبوجیه پسر کوروش مرز های ایران که دو قاره آسیا و اروپا را فراگرفته بود تا مصر و آفریقا پیش برد اما هیچ کجا از شاهنامه این بزرگترین کتاب حماسی جهان هیچ اشاره ای به او نکرده است .
آیا کوروش کبیر واقعی بود یا بنا بر گفته بسیاری از دشمنان ایران همراه با بنای تخت جمشید برساخته یهودیانی بود که در رویایی تاسیس کشور نیل تا فرات اسرائیل بودند و در مرز های ایران یکی از کشورهای غیر عربی منطقه عربی خیز خاورمیانه به دنبال متحد میگشتند است ؟
یهودیان جدای از اتحام ساختن تخت جمشید و تاریخ جعلی ایران باستان متهم به ایجاد هویت تخیلی ترک سکولار غیر اسلامی در برابر هویت اسلامی عثمانی هم هستند.
منتقدان کوروش و هویت ایران باستان برخی مواقع میگویند یهودیان در خاورمیانه برای ایجاد تفرقه هویت های ملی سکولار را در برابر اسلامی خواهی و اتحاد مسلمانان ایجاد کرده اند.
آنها گاهی میگویند در ایران کوروش توسط یهودیان علم شده تا ایرانی آریایی در برابر ترک مسلمان و عرب بیستد و در میان اعراب نبوکد نصر را علم کرده اند تا عرب مسلمان با ایرانی مسلمان دشمنی کند و در ترک ها هم به همین منوال.
اما سوال اصلی این است چرا در شاهنامه به کوروش اشاره نشده است ؟
پاسخ کوتاهش این است که شاهنامه کتاب تاریخ هخامنشیان نیست!، در شاهنامه سعی شده خداینامه های( شاهنامه ) ساسانی به صورت شعر آورده شود زیرا هم اینکه زبان تا حدی از پهلوی ساسانی در حال تغیر بود و منابع درحال از بین رفتن بود پس فردوسی سعی در حفظ تاریخ شاهنشاهی ساسانی بود و ارجاعات فردوسی به تاریخ افسانه ای مانند پیشدادیان و کیانیان در اصل مقدمه چینی برای سرایش تاریخ ساسانیان است.
فردوسی در شاهنامه نمیخواست تاریخ هخامنشیان و اشکانیان را بگوید بلکه باتوجه به اسناد دولتی ساسانی میخواست این اسناد و تاریخ نگاری دولتی را به شعر و زبان فارسی دری بیاورد.
اشکانیان که از نظر زمانی به فردوسی نزدیک تر بودند و نزدیک دوبرابر هخامنشیان حکومت کرده اند فردوسی در چند بیت کوتاه بصورت کلی به آنها اشاره میکند و مزگوید آنها از نسل آرش کمانگیر بودند و در نهایت این بیت را می آورد که :
کزیشان جز از نام نشنیدهام
نه در نامهٔ خسروان دیدهام
نه در نامه خسروان دیده است !، فردوسی تاریخ شاهنامه را از روی نامه خسروان یا همان خداینامک ها که مربوط به حفظ و بست تاریخ ساسانی نوشته شده اند گفته و طبیعی است به تاریخ اشکانیان و هخامنشیان اشاره گذرایی کرده باشد.
در شاهنامه به جز اشاره نکرده به شاهنشاه کوروش کبیر به دیگر شاهان هخامنشی مانند خشایار شاه، داریوش دوم و اردشیر های هخامنشی هم اشاره تشده و به جنگهای هخامنشی هم اشاره نشده و حتی به هخای بزرگ و ویشتاسب و شاهان نخستین هخامنشی که دهریوش شاه به آنها اشاره کرده هم اشاره نکرده است.
باید توجه داشت یکی از معتبر ترین منابع تاریخی ، تاریخ نویستان یونان باستان بودند که درباره کوروش کبیر در همان دوران کتابی به نام سیروپدیا یا کوروش نامه نوشته شده و این منبع هسته مرکزی کتاب های بزرگی مانند شهریار ماکیاولی که خود همراه با کوروش نامه از منابع قانون اساسی آمریکا بوده است.
در اصل هخامتشیان همان کیانیان هستند که از کی قباد شروع میشوند و تا دوره داریوش سوم ادامه دارند. در ایران باستان هخامنشیان و یا ویانیان شاهنانه خاندانی بزرکی بودند که افراد سرشناس آن قباد کیخسرو و داریوش بودند و در طول چند هزار سال تاریخ ایران در حافظه خود تنی چند از آنهان را حفظ کرده و برخی پس از هزاران سال سر از تاریخ اروپایی ها و یونانیان باستان در آورده اند یا در کتاب های آسمانی ابراهینی.
چگونه میشود که یک پانترک که معدود منابع مکتوبشان در هزاران کیلومتر دور تر از ایران و منطقه در دشتهای سیبری است بیاید و بگویند در شاهنامه چیزی نیامده ! کتاب های یونانیان باستان جعلی است! آیا از نظر اینها آسمانی ابراهیمی مانند تورات و تلمود هم جعلی است ؟
اولین و مهمترین شجره نامه اروپایی شجره نامه آخائید نام داره که اشاره مستقیم به هخامنشیان ( کیانیان ) دارد آن وقت چه کسی و با چه سوادی میتواند تاریخ هخامنشیان را انکار و جعلی بداند!؟
اینجا هم به همین مساله پرداخته ام.
