آذربایجان پایتخت فرهنگی آریانا
Views: 124
در فرهنگ آریایی آذربایجان یکی از مهمترین مناطق و سرزمین هایی آریایی است ، چنانکه در ادبیات پهلوی ساسانی آذربایجان مهمترین بخش از آریانا و یا به تعبیر امروزینش ایران است .
آتشکده آذرگشنسب در آذربایجان ، در شیز آذربایجان واقع شده است که گاه با نام آتشکده شیز نیز نام برده میشود . آتشکده آذرگشنسب را آنچه نوشته های باستان میگوید کیخسرو شاه کیانی پایه گذاری کرد . کیخسرو بنا بر اندیشه بسیاری از اندیشمندان خوشنام ترین پادشاه شاهنامه است او فرزند سیاوش پاکزاد رود که راه راستی و درستی در پیش گرفت و مردی یزدان پرست بود . پیوند کیخسرو با آذربایجان بر اهمیت مذهبی و فرهنگی آذربایجان تاکید دارد چرا که آتشکده آذرگشنسب بنا بر روایی اولین و مهمترین آتشکده از آتشکده های سه گانه ایرانشهر بوده است .
در دوران باستان سه آتشکده برای سه طبقه اجتماعی که پیشتر گفتیم سنت آریایی بوده است و در نوشته های باستان جمشید شاه پایه گذار آن بوده است و در میان اقوام اروپایی هم این طبقه بندی محترم شمرده می شده است . آتشکده آذربرزین مهر سوم آتشکده از آتشکده های سه گانه بوده است که ویژه کشاورزان بوده و در خراسان جای داشته است ، دومین آتشکده آذرگشنسب بوده است که در آذربایجان بوده و ویژه شاهان و ارتشتاران و نظامیان بوده و بنا بر گفته بسیاری مهمترین آتشکده بوده ولی برخی آتشکده آذرفرنبغ را که از آن موبدان و اشراف بوده را مهمترین آتشکده می دانند که در کاریان فارس بوده است .
پس آذربایجان جایگاه مهمترین و برترین آتشگده آریایی ها که آتشکده ویژه سپاهیان و ارتشیان و شاهان بودا است اگر آتشکده آذرفرنبغ را آتشکده اول ندانیم .
از طرفی پایه گذار آتشکده آذرگشنسب کیخسرو پادشاه کیانی است که بسیار کهن تر از زرتشت پیامبر است و این نشان دیرینگی آذربایجان و هویت آریایی آذربایجان است
پیشتر گفته بودیم که آتش در میان آریایی ها مقدس بوده است و البته گفته بودیم مقدس بودن و سپند ینگی آتش در میان آریایی ها بخاطر زرتشت و دین زرتشت نیست و آتش اصولا بسیار کهن تر از آیین زرتشت است و تنها در سنت دینی زرتشتی با این باور کهن آریایی احترام گذاشته اند چنانکه هنوز معلوم نیست کاربران اولیته آتشکده باکو که با نام آتشگاه باکو شناخته میشود موبدان زرتشتی بوده اند یا باورمندان هندو ، بهر حال در نزدیکی باکو آتشی بوده که برای آریایی تباران آذری و یا هندی مقدس بوده است .
همان گونه گفتیم در ادبیات پهلوی آدربایجان بسیار مهم است ، در نوشته های پهلوی ساسانی زرتشت پیامبر را اهل روستای راغ در آذربایجان دانسته اند و گشتاسپ پادشاه ایران را اهل روستای نوذر . البته میدانید که امروز این اندیشه کهن در میان گروهی از ایران شناسان زیر سوال رفته و زرتشت پیامبر و گشتاسپ این پیرو زرتشت را اهل خراسان و ایران شرقی دانسته اند . بهر حال در دوران ساسانی پژوهندگان و باستان شناسان آن دوران با اسناد و دانسته هایی که داشتند زرتشت پیامبر و گشتاسپ پادشاه را از اهلی آذربایجان میدانستند که برای آن شواهدی هم هست . یکی از دلایلی که آذربایجان را موطن و زادگاه زرتشت مینامند ارتباط آن با کیخسرو است ، اگر کیخسرو شاه خراسان بود این احتمال که او بتواند بر سرزمین دور دست آذربایجان دست یابد و پرستشگاهی بنیان نهد که تا امروز برجای بماند نمی تواند درست باشد مگر اینکه ایران ویچ و پایتخت کیخسرو شاه ایران در همین آذربایجان باشد .
اصولا جایگاه نخستین ایران ویج و سرمنشاء آغازین آریایی ها از موارد چالش برانگیز ایران شناسی است . در نوشته های باستان در بندهش اشاره شده است که ایران ویج در آذربایجان بوده است و این گواه اهمیت آذربایجان برای آریایی ها بوده است .
همان گونه که پیشتر گفتیم هرودوت مورخ نام آشنایی یونانی میگوید که مردم ماد را پیشتر آریایی ها می نامیدند . گفتنی است آذربایجان پیش از اینکه در دوران سلوکی و اشکانی آذربایجان نامگذاری شود ماد خرد و یا ماد کوچک نام داشت که به دلیل جایگاه مذهبی در ماد به ماد خرد و بعد ها به آذربایجان به معنی مکان نگهداری آتش مقدس نامگذاری شد . پی آذربایجان به عنوان بخشی از ماد کهن آریانا را تشکیل می داده است که یکی از اسناد همگام با فرضیه جایگاه ایران ویج در آذربایجان بوده است ، بار دیگر بنگریم ایران ویج یعنی خاستگاه و سرزمین آریایی ها و ماد سرزمینی که آذربایجان بخشی از آن بوده را آریانا مینامیدند.
استرابود هم با برشمردن چند سرزمین دیگر از جمله سغد و بلخ و پارس در کنار ماد ، همه اینها را آریانا مینامد و دیودر مورخ رومی میگوید زرتشت قوانین روح نیک را در میان آریاییها موعظه می کرد . و آذربایجان از سرزمین های شناخته شدا زرتشتی بوده است . هرچند ما اسرار نداریم آذربایجان ایرانویج بوده اما این احتمال را اینجا می آوریم .
در آذربایجان شهری بوده و هست که نام ان اردبیل برگرفته از ارته که در فرهنگ آریایی به معنای قانون کیهانی است وجود دارد که از گذشته با همین نام شناخته می شده است . ارته را بعد ها با واژه اشا آورده اند .
نام گذاری آذربایجان از این روی است که پس از شکست شاهنشاه داریوش سوم از اسکندر یکی از سرداران او به نام آتروپاتین به معنای نگهدار آتش مقدس استقلال آذربایجان را نگهداشت ، اسکندر هرگز پای بر آذربایجان این سرزمین مقدس آریایی نگذاشت . همان گونه که گفتیم معنای نام فرمانرای آذربایجان که در آن دوران ماد خورد نامیده میشد آتروپاتن به معنای نگهدار آتش مقدس بود پس وی فردی مذهبی و یا مقامی مذهبی داشته است و انتخاب ماد خورد که سرزمینی مذهبی بوده بی معنی نمی توانسته بوده باشد . بحر حال ماد خرد را به سبب نام خاندان آتروپاتن ، آتروپاتگان گذاشتند . لازم به یادآوری است که آذربایجان مکان نگهداری آتش مقدس بوده و این دو مورد یعنی مکان نگهداری از آتش مقدی که در شیز و آتشکده آذرگشنسب بوده و نام خاندان آتروپاتگان با به فارسی پهلوی آذربادگان خوانده می شده آذربایجان نام گرفته یعنی دو دلیل مهم به یک نام رسیده اند .
نام دو تن از پادشاهان محلی خاندان آتروپاتگان که در دوران اشکانی برقرار بوده آریوبرزن نام داشتند . یوتاب بانوی معروف ایرانی خواهر آریوبرزن شاه آذربایجان بود که به همسری پسر سردار و قیصر رومی درآمد تا دو قوم آریایی آذری و رومی با هم متحد شوند . آذربایجان از گذشته خود را برادر پارسیان و رومی می دانسته و برای هر آریایی برادر بوده است .
آذربایجان افتخارات فراوانی نصیب جهان آریایی و ایران زمین کرده مانند سرخ جامگان و خرم دینان آزاده که دها سال خلافت را به زانو درآورده و اگر بکارگیری و پیوستن سربازان ترک به سپاه خلفا نبود خلافت هرگز توان شکست سرخ جامگان آذری را نداشت . و از بزرگان آذربایجان یادی کنیم از پاکدینان صفوی ، از شاه عباس بزرگ این پادشاه نیرومند ، یادی کنیم از پادشاهان یزدان پرست چون شاه اسماعیل و شاه طهماسب و خدابنده سروران آریایی بودند .