متن سنگ نبشته داریوش در نقش رستم
Views: 86
دیوار نگاره شاهنشاه داریوش هخامنشی در نقش رستم یا کتیبه DNa در ۶ بند است که با ثنای و مدح خداوند آغاز میشود و در بند دوم شاهنشاه داریوش تبار و نژاد خود را معرفی می نماید .
در بند دوم داریوش شاه خود را به صراحت از نژاد آریا معرفی می کند . در ادامه بروند معمول ادبیات فارسی داریوش شاه منشاء مشروعیت خود را از جانب خداوند میداند .
در کتیبه نقش رستم داریوش شاه بارها و بارها پادشاهی خود را اطیعه ای الهی و از جانب خداوند بزرگ میخواند.
در بند سه به وسعت شاهنشاهی ایران اشاره میشود و کشورهایی را که شاه ایران داریوش شاه بر آن فرمان می راند آورده شده است .
از نکات جالب متن زیر برای هویت و نژاد آریایی علاوه بر اینکه داریوش نام نژاد خود را آریا مینامند ، نام یکی از سرزمین های در فرمانروایی او آریا یا هرات نام دارد .
متن کتیبه نقش رستم شاهنشاه داریوش که توسط مرحوم دکتر پرویز رجبی ترجمه و در کتاب هزاره های گمشده آورده شده است .
اهمیت سنگ نبشته نقش رستم بیان دیدگاه های یکتاپرستانه داریوش، رابطه دین و حکومت که بعد ها منجر به پیدایش پادشاهی ساسانی و اتحاد دین و دولت شد و تاکید بر نژاد آریا بعنوان نژاد شاه و مردم .
سنگ نبشته داریوش در نقش رستم (DNa)
بند ۱. خدای بزرگ است اهورامزدا که این زمین را آفریده است که این آسمان را آفریده است که مردم را آفریده است که شادی را برای مردم آفریده
است که داریوش را شاه کرده است یک شاه از بسیاری یک فرمانروا از بسیاری
بند ۲ منم داریوش شاه بزرگ، شاه شاهان شاه کشورهای دارای همه گونه مردم شاه بر روی این زمین دور و دراز پسر ویشتاسپ هخامنشی پارسی، پسر پارسی آریایی آریایی نژاد
بند ۳ داریوش شاه می گوید به خواست اهورامزدا این است کشورهایی که من جای دیگری از پارس ربودم گرفتم بر آنها فرمان راندم، برایم باج آوردند و همانی که از من به آنها گفته شد همان کردند قانونی که از آن من بود آنها رانگه داشت ماد ،خوزستان ،پارت ،هرات (آریا) ،بلخ ،سند، خوارزم، زرنگ، رُحج تگوش ،قندهار ،هند سرزمین | سکاهای هوم ،نوش سکاهای تیز خود ،بابل، آشور سرزمین عربها ،مصر ،ارمنستان کاپادوکیه ،سارد ،ایونیه، سرزمین سکاهای آنسوی دریا، سکودره (تراکیه)، ایونیه ایهای سپر بر سر لیبیایی ها حبشی،ها، مکران کاریه ایها
بند ۴ داریوش شاه می گوید چون اهورامزدا این زمین را آشفته دید آن را به من داد مرا شاه کرد من شاهم به خواست اهورامزدا من به آن سامان دادم همانی که به آنها ،گفتم همانگونه که مرا به کام (میل) بود همان کردند. اگر می اندیشی که به چه بزرگی بود کشورهایی که داریوش شاه داشت به پیکرها نگر که تخت مرا می برند. آنگاه خواهی دانست آنگاه بود که بدانی نیزه مرد پارسی خیلی به دور رخنه کرده است. آنگاه بود که بدانی که مرد پارسی خیلی به دور از پارس جنگیده است.
بند .۵ داریوش شاه می گوید آنچه کرده شد همه را به خواست اهورامزدا کردم اهورامزدا مرا یاری کرد تا کار را انجام دادم اهورمزدا من و خاندان شاهی مرا و این کشور را از زیان بپایاد این را از اهورامزدا میخواهم این را اهورامزدا به من بدهاد
بند ۶ ای مرد! فرمان اهورامزدا تراگست ( زشت) نباشد. از راه راست روی مگردان! گردنکشی نکن!