۱۰ تن از شاهنشاهان بزرگ تاریخ ایران پیش از اسلام
Views: 94
در این نوشته به بزرگترین و نیرومندترین شاهنشاهان تاریخ ایران باستان و ایران دوران اسلامی می پردازیم. ایرانشهر شاهنشاهان و جنگجویان بسیار بزرگ و زیادی داشته است اما ما در این لیست تنها به ده تن از شاهنشا۶ان بزرگ ایران می پردازیم. مطمئنا این انتخاب تنها از این جهت است که در یک نوشته خلاصه بتوان چند تن از شاهنشاهان ایران را یاد کرد. شما میتواند با جستجو در منابع معتبر و راساین تاریخی از جمله شاهنامه فردوسی تاریخ شاهنشاهان ایران را بخوانید.
به یقین بزرگ ترین شاه ایران جمشید پیشدادی است. اما او هزاران سال پیش از کشف خط و دوران تاریخی زندگی میکرد. جمشید بزرگترین شاه منشاء نظام شاهنشاهی بود و دیگر شاهان چون ساسانیان در فرمانروایی به کارهای او استناد می کردند.
ما اینجا شاهان دوران تاریخی را بررسی میکنیم .
پیشتر گفته بودیم شاهنشاهی هخامنشی بزرگترین دستاورد تاریخ بشر بوده است. به گفته اگل فیلسوف یونانی تاریخ با ایران آغاز میشود . و ایران با اتحاد ماد و پارس بدست کوروش بزرگ . میش از کوروش بزرگ ماد و پارس پادشاهی داشتند اما کوروش از حکومت های معمولی پارس و ماد بزرگترین شاهنشاهی جهان را ساخت.
۱_ شاهنشاه داریوش بزرگ
شاهنشاه کوروش بزرگ پایه گذار شاهنشاهی ایران بود اما این حکومت در زمان کمبوجیه دوم پسر کوروش به دست یک مغ به یغما رفته بود و نظام شاهنشاهی در آغازین سالهای خود در پرتگاه نابودی به دست روحانیون مغ بود. در این زمانی در حالی که شاهنشاه کمبوجیه در صفر جنگی جان باخت و ایران بی شاه شد شاهنشاه بزرگ داریوش هخامنشی پسر ویشتاسب با همراهی شش تن از نجیب زادگان پارسی توطئه مغ را درهم شکستند و شاهنشاهی به هخامنشیان بازگشت. شاهنشاه داریوش با هوش خود شورش های ایالت ها را سرکوب کرد و نه تنها کشور را از ورته نابودی نجات دهد بلکه ایران را بر سه قاره آسیا، آفریقا و اروپا مسلط کرد. شاهنشاه داریوش اولین کسی بود که به سه قاره فرمان راند و فرمانروایی او بسیار نیرومند و مستحکم بود.
شاهنشاه داریوش در سال ۵۲۲ شاه شد و تا سال ۴۸۶ فرمانروایی کرد. شاهنشاه داریوش سومین شاهنشاه ایران بود. در کتاب های مقدس یهودی مانند حجی، نحمیا و زکریا از داریوش یاد شده است .
نمیتوان گفت باهوش ترین شاهنشاه جهان کیست اما بزرگترین شاهنشاهان تاریخ مانند شاهنشاه شاپور دوم فرمانروایی خود را میراث داریوش بزرگ میدانستند. شاهنشاه داریوش یکی از باهوش ترین شاهنشاهان تاریخ بود.
_ ۲ شاهنشاه کوروش بزرگ
کوروش بزرگ اولین شاهنشاه ایران بود و او اولین بنیانگذار نظام شاهنشاهی بود . او نواده دختری شاه ماد آستیاگ بود و یک شاهزاده هخامنشی. در پیش از تاسیس نظام شاهنشاهی ایران سه قدرت بزرگ در شما یعنی ماد با فرنانروایی آستیاگ مادی و در جنوب پادشاهی کمبوجیه اول پادشاه هخامنشی و شاه دوم هخامنشیان شاه ویشتاسب پدر داریوش شاه بود. در این زمان کوروش بزرگ برای یک دست کردن آریایی ها بر علیه حملات میان رودان دو پادشاهی هخامنشی در پارس را یکی کرد و ویشتاسپ هخامنشی را برانداخت و سپس با همراهی سپاهیان ماد پادشاهی آریایی ایران را با اتحاد پارس و ماد بنیان گذاشت.
بنیانگذاری پادشاهی ایران پیشتر در خواب دانیال نبی پیشگویی شده رود . در کتاب مقدس یهودیان خداوند بزرگ و مهربان نام شاهنشاه کوروش را آورده و او را مسیح خود خواند و با عنوان عقاب شرق به او اشاره کرده است.
کوروش بزرگ تهدید بابل را از میان برداشت و بابل را فتح کرد. بابلی که قرن ها تهدید بر علیه ایران بود . او مردمان را از ملیت ها و دین های دیگر گرامی داشت و مردم دار بود.
برخی از اندیشمندان ذوالقرنین قرآن کریم را همان کوروش هخامنشی میدانند.
شاهنشاه کوروش چنان است ممکن است از یک مسیحی بشنوید که او بهترین شاه تاریخ بود .
۳_ خشایارشا شاه
شاهنشاه بزرگ خشایارشا شاه پسر داریوش بزرگ و علاقه مند به معماری بود. برخی او را بازنده جنگ های یونانی دانسته اند اما بی گمان سیاست های آشتی جویانه شاهنشاه خشایارشا میان دربار ایران و دولت شهرهای یونان که ریشه آریایی داشتند باعث شد بسیاری در یونان گرایش به ایران داشته باشند. خشایارشا سیاست ایجاد صلح میان دولت شهر های در حال جنگ دولت شهرهای یونان را ادامه داد. این سیاست ها باعث گردید بزرگترین نیروی دفاعی ایران در حمله اسکندر مقدونی به ایران در قرن های بعدی خود سرداران و سربازان یونانی مانند سردار ممنون باشند. خشایارشا از نظر اتحاد آریایی مرد بزرگی بود.
او با همراهی شش تن دیگر هسته مرکزی ایستادگی در برابر شورشیان یونانی و اسکندریان را بر عهده گرفت و نظام ایرانشهری را دوباره بنیان نهاد. او با حکومت یونانی بلخ و سلوکیان مبارزه و جنگ کرد و با سیاست های خود بر منطقه شمال شرقی ایران فرمان راند و این منطقه از ایران را از گزند دشمن شورشی بازداشت .
۵_ شاهنشاه مهرداد دوم اشکانی
شاهنشاه مهرداد دوم کسی که سلوکیان را از بین النهرین بیرون کرد و تمام ایران را در نفوذ نظام شاهنشاهی و ایرانشهری قرار داد. او خود را در دنباله روی از شاهنشاهان هخامنشی شاهنشاه نامید . شاهنشاه مهرداد دوم آرزوی های ارشک اول و دیگر شاهان پس از او میتی بر سرکوب سلوکیان را تحقق بخشید و مهر پایانی بود بر شورش اسکندر و بازماندگان سلوکی او. سلوکیان پس از شکست از مهرداد دوم بدست نیروهای رومی امپراتوری تازه تاسیس روم نابود شدند و حکومت اسکندری نابود شد .
شاهنشاه مهرداد حاکمان و فرمانروایان محلی را در جای خود نگه داشت و تنها به گرفتن خراج از آنها بسنده کرد.
شاهنشاه مهرداد دوم بین سالهای ۱۲۴ پیش از میلاد تا سال ۹۱ پیش از میلاد شاهنشاه ایران بود.
۶_شاهنشاه اردشیر بابکان
شاهنشاه اردشیر بابکان بنیانگذار نظم نوین ایرانشهری بود. او در دورانی می زیست که اندیشه های گوناگون هویت و فرهنگ ایرانی را تهدید می کردند و نظام اهل مدارای اشکانی را خطری برای بقای ایران میدانست. شاهنشاه اردشیر بابکان یک مقام دینی در آتشکده استخر در فارس داشت و خود را از نوادگان ساسان شاهزاده ای هخامنشی میدانست .
شاهنشاه اردشیر بابکان نظم غیر متمرکز و اصطلاح ملوک الطوایفی اشکانی را برانداخت و نظام متمرکز و دولت مرکزی ایران را بنیان گذاشت. در دوران اشکانیان به دلیل ساختار غیر متمرکز شاهنشاهی و چند دسته کی هلی پیش آمده از آن چند بار تیسفون به دست رومی ها غارت شد اما شاهنشاه اردشیر بابکان و شاهنشاه شاپور یکم با یک آغاز طوفانی سه امپراتور روم را شکست دادند. در این جنگها یک امپراتور کشته شد و یک امپراتور اسیر شد .
از بزرگترین کارهای شاهنشاه اردشیر بابکان وحدت دستگاه دولت و دین بود. دین و دولت در زمان شاهنشاه اردشیر بابکان چنان در هم متحد شدند که نظام شاهنشاهی یکپارچه ایرانشهر را پدید آوردند.
7_ شاهنشاه شاپور یکم .
شاهنشاه شاپور یکم یک این که خود فرمانروای بزرگی بود و دو اینکه در کنار شاهنشاه بزرگی چون اردشیر بابکان زیسته بود و بزرگی و شکوه را از او فراگرفته بود. او سیاست های پدر اردشیر بابکان در نظم کشور و استوار کردن نظم ایرانشهری را می گرفت. نظم ایرانشهری با درایت اردشیر بابکان و شاهنشاه شاپور اول منسجم و استوار گردید . شاهنشاه شاپور اول در پیش از به تخت نشستن در جنگ های زیادی بر علیه پادشاهی اشکانیان، نیروهای شورشی محلی و امپراتوری روم جنگید و با بر تخت نشستین بازهم جنگ های خود با یاعیان و رومیان را ادامه داد. وحدت دینی و دفاع از ارزش های الهی دین زرتشت از اقدامات شاهنشاه شاپور اول است .
پس از دو قرن از فرمانروایی شاهنشاهان بزرگی مانند شاهنشاه اردشیر بابکان و شاهنشاه شاپور یکم، دخالت درباریان و سستی های گاه و بیگاه و کشتار شاهزادگان در درگیری های داخلی دیگر هیچ شاهزاده پسری برای شاه شدن نمانده بود.
یکی از همسران شاه باردار بود و درباریان و بزرگان کشور ناجار تاج بر روی شکم مادر گذاشتند و این چنین شاهنشاه بزرگ و یکی از قهرمانان نامی تاریخ ایران در شکم مادر شاه شد.
در دوران کودکی او اعراب از هرج و مرج بوجود آمده استفاده کردند و بر شهرها و روستاهای ایران تاختند . ترکان و رومی ها از سوی دیگر اما بزرگان کشور تا می توانستند در برابر بیگانگان ایستادند تا اینکه شاهنشاه شاپور به شانزده سالگی رسید و خود تاج بر سر و زره در تن سوار بر اسب پا بر میدان جنگ گذاشت دهها سال دشمنان در در ش ق ، عرب و شمال و جنوب کشتار کرد. عرب و ترک و رمی را مس زد و اعراب متجاوز را به سختی تنبیه کرد. معروف است که شاهنشاه شاپور دوم تاجی شکل سر قوچ که نماد فره ایزدی در فرهنگ ایرانی است بر سر میگذاشت و گاه خود در میدان جنگ سوار بر اسب پیشاپیش اسب بر دشمن می تاخت.
۹_ شاهنشاه انوشیروان دادگر.
بسیاری در عصر حاضر که کینه ایرانشهر و اقتدار و شکوه و بزرگی لین شاهنشاهی پهناور را در دل داشتند سعی کردند بزرگان این شاهنشاهی را بدنام کنند. شاهنشاه خسرو انوشیروان یا خسرو اول به دادگری، آبادگری و مردم داری مشهور است . در دهه های اخیر بنا بر داستانی سعی کرده اند او را مانع رشد ترقی افراد فرودست جامعه معرفی کنند. اینجا داستانش آمده است. از کارهای مهم شاهنشاه بزرگ خسرو انوشیروان دفاع از نظم ایرانشهری و ساختار جامعه در برابر نیروهای مخرب مزدکی بود. مزدکیان با شعرهای زیبا اما غیر قابل دستیابی و ویران گر بنیان جامعه را به سستی میکشاندند. برخی از بزرگان و درباریان و بسیاری با مزدک هماهنگ شده بود. خسرو انوشیروان که جانشین شاهنشاه بود با دخالت و سرکوب مزدکیان از نظم ایرانی دفاع کرد.
تغییر شیوه دریافت مالیات. اهمیت بیشتر بر عدالت اجتماعی از ویژگیهای دوران انوشیروان است.
خسرو انوشیروان در سال ۵۳۱ میلادی پس از قباد اول شاهنشاه ایران شد و ۴۸ سال شاهنشاهی کرد. در جنگ های سختی رومی ها را پس زد و قلمرو ایران را آزاد کرد. او تا سال ۵۹۱ شاه بود .
۱۰_ شاهنشاه خسرو پرویز.
اگر شاهنشاه خسرو پرویز و ایستادگی او نبود چه بسا شاهنشاه هرمزد چهارم آخرین شاهنشاه ساسانی بود و بهرام چوبین سردار نامدار اشکانی اولین شاه دور دوم شاهنشاهی اشکانی بود. بهرام چوبین شورش کرده بود و به تخت پادشاهی ایران نشسته بود. ولیعهد ایران شاهنشاه خسرو پرویز یا همان خسرو دوم با همکاری پدر زنش امپراتور روم دست به لشکرکشی ها و جنگ هایی با بهرام چوبین کرد و او را از پادشاهی راند و تاج و تخت ایران را از بهران چوبین باز ستاند.
در دوران شاهنشاه خسرو پرویز ایران در سلسله جنگهایی به مرزهای ایران دوران شاهنشاه داریوش بزرگ بازگشت و مصر تا اروپا و دروازه های قسطنطنیه را گرفت. سرنگونی پادشاهی خسرو پرویز یکی از اقدامات منجر به سقوط شاهنشاهی هخامنشی به دست اعراب در چند دهه پس از او است. شاهنشاه خسرو پرویز آخرین شاهنشاه بزرگ ایران پیش از اسلام است. او به شکوه بزرگی ایران ، مرزهای تاریخی ایران و فرهنگ و هنر بسیار علاقه داشت .
درود بر تو اردشیر شروین هستم. این مدت وقتی میخوام به سایتمون آذرآگاهی سر بزنم ارور میزنه و باز نمیشه. پیامی که نمایش داده میشه اینه: This Account has been suspended.
ایراد از کجاست؟ بهم ایمیل بده لطفاً
سلام . سرورشون رو از اروپا به ایران دارن منتقل میکنند. چند روز دیگه درست میشه