سپهبد سورنا سردار اشکانی چرا و چگونه کشته شد ؟ آیا شاهنشاه به ایران خیانت کرد ؟
بازدیدها: 29
سورنا سپهبد ایرانی دوران اشکانی و منتشب به خاندان رون بزرگترین و نیرومند ترین خاندان اشکانی بعد از خاندان شاهی یعنی اشکانیان و فلتح جنگ حران و دفع لشگرسان و سپاهایان رومی به فرماندهی کراسوس سیاستمدار کارکشته رومی چرا پس از پیروزی بزرگ حران و با وجود افتخارات بسیار کشته شد ؟
گفته اند شاهنشاه ارد دوم این سردار بزرگ تاریخ و ایران را کشته است اما اگر این گونه باشد آیا شاهنشاه اشکانی با حذف یکی از بزرگترین سرداران تاریخ ایران ، به ایران خیانت کرده است ؟
آیا شاهنشاه اشکانی با کشتن سورنا باعث تضعیف جایگاه شاهنشاهی ایران شده است ؟
اینها پرسش هایی است که میتوان داشت ، این پرسش ها را مرور کرد و البته هرگز پاسخی درخور به این پرسش ها دست نیافت. اما باید به برخی از ابعاد این رویداد انداخت و وضعیت سیاسی نظامی و اداری ایران دوران اشکانی را بررسی کرد.
اول از همه باید از پیش داروی درباره هرکدام از شخصیت های تاریخی یا سلسله های پادشاهیمان دست برداریم و در کنار آن به وضعیت آن دوره نگاهی بیندازیم .
اول اینکه ایران امروز را نباید با ایران دوران اشکانیان مقایسه کرد. حتی نباید ایران دوران اشکانیان را با ایران دوران ساسانی مقایسه کرد.
این در دوران های مختلف و گوناگون شرایط سیاسی اجتماعی و نظامی ویژه خود را داشته . مثلا ارتش امروز ایران از نظر ساختار سلسله مراتب و فرماندهی با ارتش ایران دوران اشکانی متفاوت است .نباید ما در این اندیشه باشیم که مانند امروز که ایران یک ارتش دارد که جوانان در سن ۱۸ تا ۲۳ سالگی به استخدام آن می آیند و ۳۰ سال در آن خدمت میکنند و فرمانده کل قوا فرماندهی ارتش را به یکی از افسران شایسته میسپارد در دوران اشکانیان هم چنین بوده است ! امروزه ارتش ایران ارتش فرمانده کل ارتش نیست، بلکه ارتش ایران است و امانتی در دست فرمانده کل ارتش است وگرنه ارتش ارث پدری فرمانده ارتش مثلا سرلشگر موسوی یا پیشتر سرلشگر صالحی نیست. سرلشگرها، سپهبد ها و ارتشبدها می آیند و میروند اما ارتش ایران سرجایش است و به ایران وفادار است. اما ارتش در دوران اشکانیان متفاوت بوده است. آنچه ما امروز دولت مینامیم در دوران اشکانیان بشکل ملوک الطوایفی اداره میشده است و هر استان یک فرمانروا یا اصلاحا یک شاهک داشته است. خود سورنا و خاندان سورن حاکمان سیستان بوده اند و سورنا در عمل شاهک استان سیستان امروزین ایران بوده است. هر کدام از این شاهک ها یا پادشاهان زیر نظر شاهنشاه که خود زیر نظر مجلس مهستان اداره میشد نیروی نظامی محلی خود را داشتند که اصلاحا سپاه خوانده میشد و میشود. سپاه شاهان محلی یا شاهک ها به فرمانروای محلی خود وفادار بودند و نه شاهنشاه اشکانی . یعنی شاهنشاه اشکانی از خود یک ارتش بزرگ برای دفاع از کشور نداشت و متکی به سپاهیان دولت های محلی بود که در جنگ ها سربازانشان را در اختیار شاهنشاه قرار میدادند.
وضعیت به این گونه بود که شاانشاهان می آمدند و میرفتند و چه بصا مردم برخی از شهرستانها اصلا نام شاهنشاه ایران را هم نمیدانستند زیرا مالیاتشان را به حاکم محلی میدادند و امر حکومت در آن ناحیه کار دادگاه و غیره با همان حاکم محلی بود و کسی کاری یا رابطه ای با شاهنشاه نداشت.
یکی از همین حاکمان محلی سورنا سرکرده خاندان سورن بود که در سیستان فرمانروایی و سپاه مستقل خود را داشت که خود مالیات میگرفت و سپاهیان سیستان از او دستور میگرفتند و برای او میجنگیدند.
اینجا نکته ای که وجود دارد این است که خواندان سورن پس از خاندان اشکانیان بزرگترین و نیرومند ترین خاندان ایران بودند و اینان بودند که در روز تاج گذاری تاج بر سر شاهنشاه میگذاشتند.
حالا در جنگ حران شاه سپاه سیستان که وفادار به سورنا بود را به جنگ رومیان فرستاد. سورنا پیروز ، معتبر و قهرمان بازگشت.
این وسط ما نمیدانیم شاهنشاه از سورنا چه دیده! چه اتفاقی افتاده و یا آیا دستهای خاندان ها و افراد رقیب سورنا در کار بوده یا نه. نمیدانیم بد سردار را پیش شاه گفته اند یا نه و نمیدانیم آیا این فکر که سورنا سردار بزرگ در اندیشه برانداختن شاهنشاهی اشکانی با سپاه خود بوده و سعی در تاسیس شاهنشاهی خاندان سورنا بوده یا نه.
ولی میتوان برداشت کرد شاهنشاه نگران سردار نابغه و سپاهیان پیروز او ، که از او ( شاهنشاه) پیروی نمیکرده بوده باشد.
میتوان نگرانی شاهنشاه نسبت به سپاه پیروز و فرمانده قهرمان و محبوب را دید اما از چند و چون کار خبر نداشت .
بهر حال این گونه درگیری ها و توطعه ها در حکومیت های غیر متمرکز و مولوک الطوایفی مانند اشکانیان را انتظار داشت . حالا احتمالا به حق یا نا حق شاهنشاه به فرمانروای سیستان ضنین شده و بهر دلیلی بزرگان کشور از آرام کردن وضعیت ناکام مانده و شاهنشاه برای جلوگیری از سقوط سلسله اشکانیان دست به حذف یکی از بزرگترین سرداران ایران زده است.
اینجا ما تنها چند احتمال درباره مناسبات شاه و سردار دادیم وگرنه تاریخ در باره چگونگی کشته شدن سورنا سردار ایران و دلیل آن سکوت کرده است.