شاهنامه

نبرد شاه و دیو . پری ها، دیوهاو ایرانیان، دوست یا دشمن؟

Views: 58

شاید نگاره نبرد شاه و دیو را در تخت جمشید دیده باشید. شاه با یک دست شاخ دیو شیر پیکر را گرفته و دشنه در تن دیو فرو برده است . هنین نقش در نبرد رستم و دیو سفید در ارگ وریم خان هم هست اما جالب اینکه ایرانیان با وجود دشمن انگاری دیوان و تاکید اوستا بر دشمنی با دیو و دیوان مونث پری ها هنوز هم علاقه بر پری ها دارند. این دشمنی ها و دوستی ریشه در کجا دارند و چگونه میشود ایرانیان موجوداتی را چون شیر و عقرب با چهره اهریمنی و گروهی را با ظاهر زیبا و دلنشین پری ها تصور کنند. تاریخ اساطیر آریایی میگوید دیوان و پری ها همیشه دشمنان ایران و ایرانیان نبوده و در جنگهایی پری ها در کنار ایرانیان با اهریمن جنگیده اند. با ما همراه باشید.

میدانیم شاهنامه تنها کتاب تاریخی نیست. شاهنامه از سه بخش اسطوره، حماسه پهلوانی و دوران تاریخی هخامنشیان از شاهنشاه داریوش بزرگ تا سقوط شاهنشاهی ساسانی تشکیل شده است‌. شاهنامه در بخش اساطیری خود دید کلی از اساطیر اولیه آریایی ها که هم راستا با اندیشه ها و اساطیر مردمان آریایی شمال اروپا یعنی اسکاندیناوی و مردم آریایی نژاد ژرمن است . از اولین و مهمترین اساطیر آریایی نبرد پادشاهان نخستین آریایی با پری ها ، دیو ها و آنچه مردم ژرمن الف مینامند است. پیشتر به الفها و پری ها در اساطیر آریایی و زیستگاه آنها اشاره کرده بودم . 

در اساطیر اسکاندیناوری و ژرمن های آریایی نژاد تاریخ با آبتین  یا به زبان ژرمنی اودین و فرزندان او آغاز میشود. در دوران فرمانروائی اودین و فرزندانش مانند ثور ( تور) نام یکی از ۹ قلمرو جهان الفهایم یعنی سرزمین پری ها و الفها است . 

در اساطیر ایران نیز پادشاهان نخستین در ارتباط با دیوان و پری ها بودند. تاریخ با کیومرث نخستین انسان و نخستین پادشاه شروع میشود. کیومرث در اولین روز فروردین پادشاهی خود را آغاز کرد. او فرزندی داشت به نام سیامک که مایه امید و آرامش کیومرث بود. اهریمن که بچه ای به مانند گرگ یا شبیه گرگ داشت دائم به کیومرث حسادت می کرد. اینجا اشاره کنم که در شاهنامه آمده است فرزند اهریمن گرگ شکل بود، همان گونه که دیو ها در نقاشی های کهن ایرانی شبیه گربه و حالت گربه سان کشیده میشوند. در تخت جمشید شاه در حال نبرد با دیوی شبیه شیر با دم عقرب و با یک دست شاخ دیو را گرفته دقیقا مانند نبرد رستم و دیو در ارگ کریم خان که ان نیز مشابه تخت جمشید است. پس میدانیم در اندیشه ایرانیان ریوان چون گرگ و شیر با دم عقرب روده اند. بهرحال داستان کیومرث و اهریمن به این شکل ادامه پیدا میکند که اهریمن با سپاه دیو هایش به نبرد کیومرث می اید. اما در آن سو کیومرث از همه جا بی خبر است تا اینکه سروش فرشته پیام رسان خود را در هیبت یک پری به کیومرث نشان می دهد و او را از حمله اهریمن آگاه می کند. میدانیم دیو مونث را پری می گویند پس دزوان و پری ها همه در اختیار و در میمان با اهریمن نبوده اند و دیو ها و پری هایی بوده اند که دوست انسانها و کیومرث باشند. اگر انسانها با دیو ها و پری ها دشمن بودند دلیلی نداشت سروش در چهره دشمنان کیومرث خبر حمله همان دیو ها را به او میداد. اینجا روشن میشود کیومرث پری های اطراف خود داشته و حتی آنها را دوست داشته و به آنها اعتماد داشته است. 

جنگ انسانها و دیو ها در اول رویارویی با مرگ سیامک فرزند کیومرث تمام میشود. این اولین نبرد شاهان با دیو ها . بعد از مدتی که کیومرث در غم و افسوس بود سروش دوباره بر کیومرث ظاهر شد و به او گفت که از غم اندوه باید رهایی یابد و دوباره به جنگ اهریمن رود. هوشنگ فرزند سیامک که در دربار کیومرث بزرگ شده بود نامزد جنگ با اهریمن و دیوان حامی او میشود . در این جنگ هوشنگ سماهی از پریان ،انسانها و شیر و پلنگ جمع میکند و بسوی اهریمن پیش میرود‌ . دیوان با ترس و امید به جنگ هوشنگ میروند اما در جنگ شکست می خورند و تباه میشوند. اینجا می بینیم که دیوان همه اهریمنی و زشت سیرت نیستند. دیوان و پریان همراه انسانها با اهریمن و دیوان زشت کردار او میجنگند. می دانیم اوستا  مخالف پری و دیو پرستی در ایران باستان بوده اما تا امروز هم بسیاری در ایران به پری ها علاقه داشته اند. پری ها گروهی از آنها دوستان مردمان و گروهی اهریمن کیش دشمنان مردمان بوده اند چون انسانهایی که نیکو سرشت و بد اندیش هستند. در اساطیر نورس هم پری ها و الفها به دو گروه الف های تاریک و الف های روشن و زیبا تقسیم میشوند . در اساطیر نورس هم الف ها یا همان پری ها و دیو های خودمان در جنگ با یکدیگر هستند. در داستان هوشنگ نیز دیوان و پری ها به جنگ دیو های اهریمنی میروند. 

به شاهنامه بازمی گردیم. دیوان پری ها از زمان هوشنگ در فرمان شاه ایران بودند تا دوران طهمورث پسر هوشنگ . طهمورث ابتکار و نوآوری های بسیاری انجام داد و کارهای شگرفی کرد. فره طهمورث تابیدن گرفت. طهمورث تصمیم گرفت اهریمن را به بدن بکشد. او اهریمن را به بند گرفت و باعث شد دیوان در فرمان طهمورث شورش کنند که جنگی دیگر آغاز شد اما با نیروی دلیر مردان طهمورث سرکوب شدند. 

دیوان شکست خورده به مردمان انواع خط ها را آموختند و خدمت کردند.  

آما در  آخرین نبرد مهم پادشاهان و دیو ها به دوران جم باز میگردد. در دوران جم اهریمن و با افسونی باد ها را از وزش باز داشته بود که این کار باعث شده بود گل و گیاه میروید. همچنین اهریمن به نیروی  افسون خود چنان کرده بود که مردمان هر آنچه می خورند سیر نمیشوند. این داستان در شاهنامه نیامده ولی در کتاب ابوریحان بیرونی آینده است‌. جم با سپاهیان خود به سوی جنوب میرود و در جنگ نهایی بر اهریمن پیروز میشود و جهان به حالت اول بازمیگردد. 

در پایان همین جنگ که همزمان با اولین روز بهار است جشن نوروز بنیان گذاری میشود و مناسبت هایی مانند سبزه  رویاندن یادگار این جشن است. 

اگر به تاریخ و اساطیر کهن آریایی در ایران و شمال اروپا نگاه کنیم می بینیم آریایی ها مری ها را بر دو نوع می دیده اند. یکی زیبا و دلنشین و یکی زشت و اهریمنی . گروهی مهربان و همراه مردمان گروهی دشمن و نابکار . اینجا به راز تفاوت دیو تخت جمشید که زشت پیکر  و بد نهاد است با پری های زیبا روی که دقیقا از همان نژاد هستند پی میبریم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *