آریااروپااندیشهدسته‌بندی نشده

داستان آریایی طوفان جم / هایمدال

Visits: 270

ما از داستان ها و اساطیر مشترک آریایی چه میدانیم؟ یکی از داستان های کهن آریایی داستان جم و طوفان برف و یخبندان عصر او است . پژوهش های علمی نشان میدهد ده هزار سال پیش زمین آخرین دوران عصر یخبندان را سپری کرد در نتیجه داستان طوفان عصر جم یا به تعبیر نوروژی باستان یخبندان روگناروک حداقل در ده هزار سال پیش در نتیجه پیش از جدایی آریایی ها از یک دیگر در 4500 سال تا 5000 سال پیش روی داده است . در اینجا ما به نسخه ایرانی و نوروژی یکی از شخصیت های محوری قوم آریا میپردازیم.

یم از ایزدان هندی و با نام جم بعنوان شاه در ایران شناخته میشود در حالی که ادای شعری ریگ و احتمالا به معنای شاه است ولی در نوروژی باستان نام او هایمدال و احتمالا به معنی قوچ است . نگاهی خلاصه وار به جم در متون ایرانی میاندازیم.

سرزمینی بود به نام ایران ویچ به معنی خواستگاه آریایی ها , هوا آنجا سرد بود به این صورت که از دوازده ماه سال ده ماه زمستان بود و آن دوماه دیگر هم زمین سرد و گیاه سرد . دوره عصر یخبندان است و طبیعی هم هست که ایران ویچ سرد باشد . جم پادشاه ایرانویچ یک قلعه به نام ورجمکرد warjamkard دارد که بفرمان اهورامزدا ساخته است تا مردمان و از نسل حیوانات در آن جای دهد تا بعد از طوفان نسل مردمان و حیوانات و گیاهان منقرض نگردند . خداوند به جم یک سوورا و اشتر بترتیب به معنی نوعی ساز بادی و سلاح جنگی میدهد که دکتر خسرو قلیزاده در کتاب فرهنگ اساطیری پیرامون این دو ابزار بسیار نکتات ظریفی را بیان نموده اند . در شاهنامه آمده است که جم بسیار عمر کرد . حال به مشابهت های هایمدال و جم میپردازیم.

هایمدال نگهبان آسگارد قلمرو خدایان بود چنانکه جم از سوی خدا به پادشاهی منسوب شد . هایمدال شیپوری داشت بنام گالاهارون که با آن ایزدان را از خطر آگاه کند تا آنها به هم مشورت کنند . صدای این شیپور در اسمان , زمین و زیر زمین شنیده میشد همین مساله از اساس مهم داستان جمشید شاه است آنجا که خدا به جم سوورا یا ساز بادی میدهد تا در آن بدمد و زمین را فراخ و گسترش بدهد .

از گذشته هامدان همراه شیپور معروف گالاهارون بتصویر کشیده میشده است .

هامیدال همراه شیپور(سوورا) و سلاح (اشتر زررین)

هامیدال یک قعله به نام هیمین بیورگ دارد , جم قلعه معروف ورجمکرد را دارد که بفرمان خدا ساخته شده اما قلعه هایمدال نیز بی ارتباط با خدایان نیست چرا که وظیفه هایمدال نگهبانی پل بیفرست (پل رنگین کمان) است که این کارا با استفاده از قلعه هیمین بیورگ انجام میدهد . پس تنها رکن داستان داشتن قلعه نیست بلکه کارایی و کاربرد آن که همانا ارتباط با خدا در داستان جم و ایزدان در داستان نورس است.

هامیدال ایزد سپید موی اساطیر شمال اروپاست چنان که جم صدها سال عمر کرد.

اما کار جایی جالب تر است که بدانیم معنی نام هایمدال چیست, هایمدال به معنی قوچ است , قوچ و عقاب از مظاهر فره ایزدی هستند . یادمان باشد که جمشید شاه از فرهمندترین افراد بود . درباره قوچ و ارتباط آن با فره ایزدی این که در هنگام فرار اردشیر از برابر اردوان اشکانی میخوانیم که قوچی یک جا بدنبال اردشیر میدوید و در جایی بر پشت اسب اردشیر نشسته بود که به معنی فره مندی اردشیر است . بگفته مورخان رومی شاپور دوم که از شاهان ساسانی بود در میدان جنگ کلاه خودی بشکل سر قوچ داشته است . از طرفی مهری از یک بانوی ساسانی وجود دارد که کلاهی شبیه شاخ های قوچ دارد .

تصویر خیالی از هایمدال دارای کلاه خودی شبیه قوچ و شیپور معروف
شاهدخت ساسانی . باز سازی مهر کشف شده توسط محمد رسولی پور
شاهنشاه شاپور دوم ساسانی تصویر کشیده شده توسط تیم کارزار

ساسانیان خود را نوادگان جمشید جم میدانستند . اصولا مشروعیت نظام شاهنشاهی ایران وابسته به تاج و تخت جمشید دارد که از سوی خواوند بزرگ به جم اعطا شده است و نماد آن فره است که خدا به جم فره ایزدی داد و فره جم نسل به نسل به فرزندان او رسید تا زمان شاهنشاهان ساسانی ایران ,قوچ و عقاب و هما از نماد های فره ایزدی هستند که در اثار شمال اروپا و ایران دیده میشود . بکاربردن شاخ قوچ قطعا در ارتباط با هایمدال که نام ایرانی او جمشید است بوده .

از دیگر مفاهیم مشترک ایجاد طبقات است که در ایران جم اینکار را کرده و در نوروژباستان این کار را هایمدال میکند البته شکل آن بسیار متفاوت است . در ایران جم مردم را به سه گروه دستورز , موبد و ارتشتار تقسیم میکند و لباس روحانیون سفید , لباس نظامیان سرخ و مردم عادی سیاه و یا آبی بوده است . ما این تقسیم بندی را در ایران و روم میبینیم . لباس فرمان روایان سرخ و سیاه بوده است.

مردم ایران جمشید را پادشاه آریانا و یا بتعبیر امروزی ایران میدانند در حالی که مردم شمال اروپا هایمدال را پادشاه آسگارد میدانند. این نکته ای دارد چرا که

قلعه هایمدال در آسگارد بوده و قلعه جم در ایران ویج . نام قلعه هایمدال هیمین بیورگ دارد و نام قلعه جمشید ورجمگرد به معنی دژ جم است حال به نگارش نام ورجمکرد و آسگارد نگاهی بیندازیم. ورجمکرد اینگونه نوشته میشود warjamkard در حالی که آسگارد Asgard نام قعله جم به کرد kard ونام آسگارد به gard ختم میشود که بسیار با معنی و گویایی اشتراک معنی و مکانی این دو واقعه دارد . گذشته از آن توسعه فناوری در هر دو داستان وجود دارد برای مثال جمشید معماری شهر نشینی دامپروری و طلاسازی را به مردمان یاد میدهد .

مشخص است که داستان طوفان جم ریشه در زندگی مشترک تمام شاخه های آریایی داشته و از کهن ترین دوران آریایی به جا مانده است . داستان طوفان جم / هایمدال سر منشا تفکر ,حکومت و قانون گذاری آریایی ها بوده است. با تشکر از مجتبی شهمیری , خسرو قلی زاده , محمد رسولی پور و تیم رسانه ای کارزار .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *