آریااروپاخاندان شاهیدسته‌بندی نشدهقهرمانان

ماهیت اژدهایی که فریدون شاه آریایی با او جنگید. اژدها یا فرمانروایی بابل

Views: 247

فریدون شاه بزرگ دوران آریایی کهن با چه کسی یا چه چیزی جنگید ؟ آیا او براستی با یک اژدهایی سه سر جنگید و یا او دشمن مردم ایران، فرمانروایی سامی میان رودان را که به ایران می تاخت شکست دهد ؟

در شاهنامه ضحاک مردی سامی نژاد با دو مار روییده بر شانه هایش است که توسط بوسه اهریمن روییده اند و خوراک این مارها مغز جوانان ایرانیند ‌ . 

اما در منابع کهن تر نامی از ضحاک این مرد سامی ایرانستیز و دشمن نیست بلکه دشمن مردم ایران اژدهایی سه سر است که فریدون شاه او را از پای در می آورد. 

برخی گفته اند داستان فریدون و ضحاک داستانی از بازتاب جنگ های طولانی مردم ایران و فرمانروایان بین النهرین داشته که با پادشاهی شاهنشاه کوروش بزرگ هخامنشی این بزرگ مرد عرصه تاریخ پایان یافت و برخی دیگر آن را افسانه ای کهن که شبها پدران و مادران برای سرگرمی کودکان تعریف می کردند تا سرمای سخت شب های سرد عصر یخبندان و آن حوالی را تحمل کنند. 

اما در چند روز گذشته شهمیری پژوهشگر جوان و البته پیشرو کشورمان به نکته جالب و البته هوشمندانه و قابل توجهی اشده کرد. 

شهمیری با بررسی و تطبیق اسناد ایرانی و اسناد آریایی های شمال اروپا( اسکاندیناوی) این ایده را مطرح میکند که آژیدهاک ( اژدها) در اصل نوعی کروکودیل و تمساح است . 

ضمن این که اینجا می گویم این ایده نو از سوی مهندس شهمیری مطرح شده و البته قابل توجه است با منابع دیگر نیز همخوانی دارد. 

کمی به گذشته برگردیم. اوستا سخن از اژدهایی سه سر دارد. این اژدها در فرهنگ های باستانیی آریا شاخه های اسلاو و ژرمن نیز دیده میشود. در این باره شهمیری به داستان جنگ ثور با اژدهای یورمونگاند و شباهت نام این اژدها که توسط ثور پسر ادین کشته شد با نام گاندو تمساح پوزه کوتاه جنوب شرقی ایران می پردازد. 

شاید این دلیل کافی نباشد اما باید منابع را بررسی کنیم. پیشتر گفته بودیم داستان ثور نعل به نعل داستان فریدون است . اگر وایکینگ ها از نام ثور thor فرزند اودین استفاده میکنند به این دلیل است که آنها تورانی و از نسل تور هستند و برایشان فرقی نمیکند تور اژدها را کشته باشد یا پدر تور یعنی قهرمان افسانه ای پدرشان تور باشد و یا پدر بزرگشان فریدون. 

 

ما در ایران تور را نوه آبتین میدانیم و سوئدی ها و نروژی ها تور را پسر آبتین می دانند. به داستان برمیگردیم . ثور ( تور) پسر اودین ( آبتین) سوار بر قایقی وارد دریا میشود، سر گاو را طعمه می کند و با گرز اژدها را نابود میکند . از این پس سر گاو نماد تور و خاندانش میشود. میدانیم در اوستا برخلاف شاهنامه پرچم فریدون پسر آبتین کشنده اژدها درفش کاویانی نیست بلکه گا اش درفش و یا درفش گاو نماد خاندان فریدون است چه اینکه در ترکیب نام ده نسل فریدن نام گاو دیده میشود. 

اهمیت این نکته در این است که اژدهایی که ثور کشته در آب بوده است و زیستگاه کروکودیل ها هم آب است. 

ثور یا همان فریدون خودمان که پدر تور آنها است طبعا برای یافتن اژدها یک طعمه درست کرده و برای شکار جانور گوشتخوار چه چیزی بهتر از سر یا ران یک گاو !؟ 

میدانیم فریدون گرز گاو سری داشته . یعنی ما در فرهنگ شاهنامه برای فریدون سلاحی داریم که هم گرز  است و هم گاو که با این گرز بر سر اژدها زده است. 

اما مطلبی که دیدم و بسیار جالب است درباره جهان پهلوان ایرانی پس از فریدون و البته میش از رستم است و او گرشاسب دلاور با لقب سام که در شاهنامه پدر بزرگ رستم خودمان میشود. 

گرشاسب تا دوره های بسیار زیادی تنها جهان پهلوان جهان ایرانی بود و البته امروزه کسی را یاد نیست متاسفانه . 

از کار های بزرگ گرشاسب نبرد و شکست اژدهایی مهیبی بود که در آب زندگی می کرد!جالب است که اژدهایی که گرشاسب با گرز نابود کرد در آب می زیست و اژدهایی تور پسر فریدون و نوه آبتین به روایت آریایی های ژرمن و اسکاندیناوی نیز در آب می زیست و برای نابودیش تور سوار قایق سد و سرگاو را طعمه کرد اما مهمترین نکته موضوعی است که نتیجه گیری شهمیری را تایید میکند و آن نام اژدهای است که گرشاب با او جنگید. نام اژدهای گندرو است. مقایسه کنید ( یورمونگاند، گاندو ، گندرو  ) نام اژدهایی گرشاسب فرضیه شهمیری را تایید میکند. البته این نکته هم ضروری است که در داستان ایرانی فریدون و اسکاندیناوی ثور( تور) و گرشاسب این اژدها با گرز از پا در نیاورد که گرز ظاهرا سلاح مهمی در دوران اولیه آریایی داشته است. 

گاندو تمساح ۳/۵ متری است ولی در نقاط دیگر جهان تمساح های ۷ متری و در موارد نادر تا ۱۲ متر هم دیده میشود. 

اهمیت کار فریدون شاه که آریایی های اروپا او را ثور یا تور میخوانند در این است که این هیولایی بزرگ چند متری را با سلاح احتمالا مفرغی و ساده گرز از پای درآورده است در حالی که این جانوران پوست بسیار محکمی دارند که چه بسا نیزه و شمشیر هم نتوان در آن رخنه کرد. 

در دوران اولیه آریایی این جانور که احتمالا در نزدیکی سکونتگاه آریایی ها میزیسته باعث وحشت مردم شده و این کار حماسی شاه ایران کاری مهم و شگرف بوده که اثرات اقتصادی امنیتی فراوان گذاشته و در خاطره مردم مانده‌. 

این کار یعنی کشتن تمساح غول پیکر باعث سرایش شعر ها و افسانه هلی فراوانی شده و با مهاجرت آریایی ها به اروپا و دوری مردم از زیستگاه تمساح ها اژدها را موجودی بالدار فرض کرده اند که از دهانش آتش بیرون می آید. 

اژدهای سه سر در منابع اسلاو که ریشه در اسطوره های کهن آریایی دارد

مسلم است داستان اژدها بسیار کهن تر از جنگ ایرانی ها و سامی های میان رودان است اما در هزاره های پیش ایرانیانی که نه اژدها دیده بوده اند و نه عقلشان به آنها اجازه می داد چنین داستانهایی را باور کنند با حوادث روز خود این داستان را یکی کرده اند، ایرانیان ۱۰۰۰ پیش از میلاد را می گوییم که بحث روزشان و دغدغه اصلیشان جنگ با امپراتوری آشور و بعد ها بابل بود‌ . کسانی که از دشت های سوزان بین النهرین که دشت نیزه گذاران می خواند سوار بر اسب به روستا های ایران میتاختند و مردمان را می کشتند و به بردگی میگرفتند و روستاها را ویران نکردند. آنها با خود می گفتند لین همسایگان غربی ما چون اژدهای بلعنده و آدمکش جان مردمان میگیرند . 

این بود که اژدها هزاران سال از پیش خود را با ضحاک بابلی یکی کرده اند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *